:.:. صالح خواجه دلویی .:.:

Market & Business Development Consultant

:.:. صالح خواجه دلویی .:.:

Market & Business Development Consultant

:.:. صالح خواجه دلویی .:.:

اگر بتوانید افرادی را استخدام کنید که شور و شوق‌شان با کارشان تقسیم شده باشد، کلا نیازی به نظارت نخواهید داشت.
آنها بهتر از هرکسی خود را مدیریت خواهند کرد...
- Stephen Covey -

۷۲ مطلب با موضوع «مقالات و مطالب» ثبت شده است

رهبری سازمانی موفق به معنای سخت یا نرم بودن و احساسی یا قاطع بودن نیست، بلکه مجموعه‌ای از ویژگی‌ها برای آن اهمیت دارند.

 

📌 اول و مهم‌تر از همه چیز هم شخصیت است.

 سقوط شرکت‌های بزرگی مانند: 
انرون (Enron)
لمن برادرز (Lehman Brothers)  و
 ورلد کام (World Com)
 این موضوع را یادآوری می‌کند که رهبران سازمانی جهان، نقصی در شخصیت خود دارند. 
گاهی شاهد سرزنش شدن دانشکده‌ها و مدارس کسب‌وکار به دلیل بی‌توجهی به ارزش‌های اخلاقی هستیم.
 با این حال، نمی‌توان به دلیل مشکلات جهانی کسب‌وکارها، فقط به سرزنش موسسات آموزشی پرداخت. مشکل اصلی، رهبران سازمانی هستند که فاقد شخصیت قدرتمند هستند.

💢 سندرم صندلی گهواره‌ای چیست؟

سندرم صندلی گهواره‌ای (یا Rocking Chair Syndrome) به حالتی گفته می‌شود که بارها کاری را انجام می‌دهید؛ اما نتیجه‌ای دربرندارد و کاری از پیش نمی‌رود. در این شرایط شما تلاش می‌کنید و انرژی زیادی هم ممکن است صرف کنید، اما کارتان اثربخش نیست.

یکی از مشاهداتم درمورد دانشجویان خارجی، درمورد رویکرد استفاده از فرصت عمرشان بوده.
آن چه که دیده‌ام، استفاده از زمان به مثابه یک سرمایه‌ برای افزایش سرمایه انسانی‌شان بوده‌است. به نظرم، در انتخاب «رشته تحصیلی»، «دروس اختیاری»، «جلسات ارایه»، «ساعات صحبت حضوری با اساتید» و مانند آن، به سه سوال پاسخ می‌دهند:

اول، آیا انجام این فعالیت، حداقل یک بعد به ابعاد توانایی‌ها اضافه می‌کند؟ به این ترتیب، مانند کشوری که راه توسعه‌اش از افزایش تنوع محصولات تولیدی می‌گذرد، تنوع محصول خود را افزایش می‌دهند (مدل پیچیدگی اقتصادی ریکاردو هازمن). 

دوم، آیا در مقایسه با دیگر فعالیت‌های ممکن، منفعت بیشتری دارند؟ به این ترتیب، مانند یک بنگاه که تحلیل هزینه و فایده می‌کند، براساس هزینه و سود نهایی (marginal cost/benefit) و هزینه اولیه (sunk cost) تصمیم‌ گیری می‌کنند.

سوم، با شرکت در آن کلاس یا فعالیت، امکان آشنایی با چه افرادی مهیا می‌شود؟ به ترتیب، شبکه دوستان و روابط اجتماعی خود را تقویت می‌کنند.

یادگیری برای ما:

این شیوه تصمیم‌گیری درمورد تحصیل، تفاوتی چشمگیر با شیوه‌ای که در ایران آموخته بودم، دارد. نگاه به تحصیل در این جا مانند فرصتی برای سرمایه‌گذاری بر سرمایه انسانی است.

درخواست:

- با خود فکر کنید که در حال حاضر چه سرمایه انسانی‌ای دارید. سپس لیستی از مواردی که می‌توانند به تقویت آن کمک کنند، تهیه کنید. برای انتخاب از میان لیست، ببینید که یادگیری کدام یک می‌تواند عامل «بزرگ‌ترین جهش در حوزه کسب تخصص» برایتان باشد*. 

این چالش برگرفته از فشاری است که در سطح میانی ایجاد می‌شود. دیگر کافی نیست که تأیید کنیم رهبری از میانه‌ سازمان می‌تواند موفق باشد. شما باید بدانید که چگونه این تنش را کاهش دهید. پنج پیشنهاد مطرح شده در این زمینه عبارتند از:

 

  1. قرار داشتن در سطح میانی. قرار داشتن در سطح میانی می‌تواند مکان بزرگی باشد.
  2. بدانید که چه چیزی را نگه دارید و چه چیزی را نگه ندارید. هیچ چیزی جز خطوط مشخص مسئولیت‌ها، افراد را از طنش‌ها رها نمی‌سازد.
  3. وقتی در سطح میانی قرار دارید، پاسخی سریع را برای مسایل بیابید.
  4. هرگز جایگاه خود یا اعتماد رهبران را به خود خدشه‌دار کنید.
  5. راهی برای رها شده از استرس بیابید.


👈 چالش ها

⭕️چالش خستگی
این چالش ناشی از تبعیت از یک رهبر ناکارآمد است. کار شما تثبیت رهبری نیست، بلکه ارزش‌آفرینی است. وقتی مشاهده کردید که فردی از یک رهبری ناکارآمد پیروی می‌کند، کارهای زیر را انجام دهید:
• رابطه‌ای مناسب با رهبر ایجاد کنید، زمینه‌های مشترک را بیابید و یک رابطه‌ حرفه‌ای صحیح برقرار نمایید.
• نقاط قوت رهبری خود را شناسایی کرده و ارزیابی نمایید.
• خود را متعهد به ارزش آفرینی برای نقاط قوت رهبرتان نمایید.

۱-به شخصی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته، لطمه می زنیم؛
۲-اینکه در چه جغرافیایی، چه سخنی را باید بگوییم یا نگوییم، آموزش ندیده ایم؛
۳-با یک ویژگی منفی، کلیتِ یک فرد را تخطئه می کنیم؛
۴-ظاهر و باطنِ ما در دوستی، بسیار فاصله دارد؛
۵-روزی چندین بار حرفمان را تغییر می دهیم؛
۶-مسئولیتِ قولی را که می دهیم نمی پذیریم؛
۷-تا بتوانیم از گفتنِ “اشتباه کردم” فرار می کنیم؛
۸-پشتِ سرِ فردی که از ما انتقادِ معقول کرده، بد گویی می کنیم؛
۹-خیلی زود محبتِ دیگران را فراموش می کنیم؛
۱۰-خود را ده برابرِ آنچه که هستیم نشان می دهیم؛