:.:. صالح خواجه دلویی .:.:

Market & Business Development Consultant

:.:. صالح خواجه دلویی .:.:

Market & Business Development Consultant

:.:. صالح خواجه دلویی .:.:

اگر بتوانید افرادی را استخدام کنید که شور و شوق‌شان با کارشان تقسیم شده باشد، کلا نیازی به نظارت نخواهید داشت.
آنها بهتر از هرکسی خود را مدیریت خواهند کرد...
- Stephen Covey -

توسعه واقعی یک سازمان یا جامعه تنها در سایه رشد ضعیف ترین اعضای آن قابل تحقق است! نمره ضعیف ترین فرد کلاس، تاثیر بیشتری در معدل یک کلاس دارد تا افراد متوسط آن کلاس تعداد و بزرگی سرعت گیرها در خیابانهای یک شهر بر اساس بی احتیاط ترین و ناشی ترین رانندگان درنظرگرفته می شود، نه رانندگان عادی یا حرفه ای!

به عبارت دیگر، میزان رشد یک جامعه وابستگی مستقیم دارد با رشد بی شعورترین افراد آن جامعه!

ما
روزى هزار بار میمیریم...
در آتش اگر نسوزیم،
دریا غرقمان میکند!
از آلودگى اگر خفه نشویم،
امواج از پا درمان مى آورد!
از گرانى اگر کمرمان نشکند،
امیدِ هاى واهى نابودمان میکند
ما مردمانى هستیم که هنوز لباسِ سیاه از تنمان در نیامده،
بلاى جدید بر سرمان مى آید!
معجزه ماییم که هنوز زنده ایم

در هر سازمانی که هستید و در هر موقعیت شغلی  به عنوان عضوی از یک  تیم، حتما برای شما هم این تجربه پیش آمده است که  با انبوهی از کارهای انجام نشده برای به انجام رساندن یک پروژه روبه رو شده اید.حال اگر سازمان شما قادر به اضافه کردن نیروی کار اضافی نباشد برای انجام این مقداراز کارهای زیاد باید چه راه حلی در پیش گرفت؟

در این چنین وضعیتی استفاده از چارچوب اسکرام (Scrum) برای پیشبرد پروژه پیشنهاد می شود.

 

چارچوب اسکرام چیست و چرا به درد ما می خورد؟

اسکرام یک متدولوژی از سیستم توسعه ی نرم افزار به صورت چابک است که در سال ۲۰۰۱ مطرح شد.

Scrum فرآیندی است که  در آن تیم ها پروژه های بزرگ را به تکه های کوچکی می شکنند و با انجام دادن این تکه های کوچک ،پروژه بزرگ را به انجام می رسانند. این چرخه تا بهبود بخشیدن به محصول ادامه می یابد و تکرار می شود. برای خوردن یک ماموت بزرگ پشمالو کافی است آن را قطعه قطعه کنید! اسکرام چارچوب انعطاف پذیری است که از آن می توان در انواع پروژه ها ، از پروژه های تولید نرم افزار، بازاریابی و حتی پروژه هایی مانند بازسازی یک خانه استفاده کرد!

در استفاده از چارچوب اسکرام توصیه می شود که در هر اسپیرینت یک نسخه کاری از محصول نهایی (حداقل محصول ماندنی یا Minimum Viable Product (MVP)) تولید شود. این کار به تیم این اجازه را می دهد که به طور مداوم در هر دوره ی کاری پروژه را بهبود بخشد.

Scrum فرآیندی است که  در آن تیم ها پروژه های بزرگ را به تکه های کوچکی می شکنند و با انجام دادن این تکه های کوچک ،پروژه بزرگ را به انجام می رسانند. این چرخه تا بهبود بخشیدن به محصول ادامه می یابد و تکرار می شود.  

حالا دیگه همه جور مرگ دیدیم ، مرگ از سرطان ، مرگ توی تصادف موتور ، مرگ توی خراب شدن ساختمون ، توی زلزله ، توی سیل ، ما مرگ دخترکامون رو توی جادهٔ تاریک راهیان نور دیدیم ، مرگِ سربازائی که هزار امید تو دلشون بود و صد تا چشم منظرشون ، آره ما دیدیم مرگ اون دختری که خودشو از چهار طبقه انداخت پایین ، ما مرگ اون مریضِ فقیر رو  پشت در بیمارستان دیدیم ، ما مرگ نوزادِ لای آشغالا رو دیدیم ، ما دیدیم که جوون ورزشکارمون رفت زیر خاک ، ما جون دادن خاطره ساز بچگیمون رو تماشا کردیم ، اینروزا همه جا حرف از دریاست ، از کشتی ، از نفت ، از آتیش و‌ دود و درد ، آره ما مرگ توی دریا از سوختن ندیده بودیم اما حالا دیدیم ، دلمون تاول زد از غصه و دستمون نرسید به جنازهٔ سوختشون حتی ، آره ، ولی تهش چی ؟ ما مرگ انسانیت و شرافت و غیرت و وجدان و آزادی رو هم تماشا کردیم همینجا و تماشا میکنیم همچنان ، ما مرگِ مرگ رو دیدیم حتی و فراموشمون شد... ما ، مرگ ، زندگی ، سه تا کلاف ایم که پیچیدیم بهم و جدا نمیشیم

ته نوشت : طعم زندگی را بچشیم ، بچشانیم ، مرگ به ما پیچیده است ، ما به زندگی آلوده...

دیگر خیلی وقت است که مسواک زدن را به چشم عملی نمایشی نگاه می کنم. مسواک، دندان ها را سفید می کند اما قادر به پاک کردن هیچ گرفتگی‌ای نیست. بعد از شستن مسواک و لبخند زدن رو به آینه حس می‌کنی همه چیز روبراه است اما کافی‌ست نگاهی به شیار پنهان لای دندان‌ها بیندازی و فاجعه را از نزدیک ببینی. 
وقتی چیزی لای دندان هایم گیر کرده، وقتی اعصابم از این گیر کردگیِ لعنتی خرد شده، هیچ وقت سراغ مسواک نمی روم. مسواک شبیه آن دسته آدم هایی ست که در مواقع گرفتاری و دلواپسی فقط می توانند پیشنهاد بدهند: «بهش فکر نکن!» و هیچ وقت نمی توانند در جهان واقعی گره‌ای را باز کنند و کوچه بن بستی را تبدیل به شاهراه کنند. در زمانِ گرفتاری‌های دندانی، مستقیم می روم سراغ قهرمان زندگی ام؛‌نخ دندان. نخ دندان کارش را بلد است. حرفِ بی خود نمی زند، ژاژ نمی‌خاید و بدون فوت وقت راهی شکاف تنگ می شود، خودش را به مخمصه می فرستد، بیگانه را پیدا می کند، سفت یقه اش را می چسبد، آن را به دام می اندازد و با خود بیرون می کشد. نخ دندان هیچ وقت دست خالی بر نمی گردد. اگر دست خالی برگشت، یعنی اوضاع خراب است.
همه آدم ها در زندگی به یک نخ دندانِ زنده نیاز دارند. کسی که اهل عمل باشد و نخواهد مشکلات سخت و حساس را با دعا و فرستادن انرژی مثبت حل کند. کسی که بدون نگرانی بزند به عمق حادثه، گاهی لثه را خونی کند اما موفق بیرون بیاید. کسی که در زمان برخوردن به مشکلات بگوید: «حلش می کنم» و حلش کند.